وبلاگموبلاگم، تا این لحظه: 2 سال و 11 ماه سن داره
⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

دنیای سایه

الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ☘🌱

سختی از سر دلتنگی

دلم میخواهد بنویسم بنویسم  از انبوه سختی های اینروز های من از نگرانی هایم از شادی ها و تفکراتم بنویسم و بنویسم تا ابد
30 مرداد 1400

سختی از سر دلتنگی

دلم میخواهد بنویسم بنویسم از انبوه سختی های اینروز های من از نگرانی هایم از شادی ها و تفکراتم بنویسم و بنویسم تا ابد
30 مرداد 1400

نشسته ام (ورژن خودم نوشت)

در این سرای بی کسی ز هر طرف که میرسی ببین مرا ببین مراکه زل زده ام به بی کسی به پنجره به آسمان به بی کسی نشسته ام به این در نگاه میکنم دری که آه میکشد تو از کدام راه میرسی؟ خیال دیدنت چه دلپذیر بود جوانی ام در این امید پیر شد نیامدی و تا ابد... برای من دیر شد ...
30 مرداد 1400

نشسته ام (ورژن خودم نوشت)

در این سرای بی کسی  ز هر طرف که میرسی ببین مرا  ببین مراکه زل زده ام به بی کسی به پنجره به آسمان به بی کسی نشسته ام به این در نگاه میکنم دری که آه میکشد  تو از کدام راه میرسی؟ خیال دیدنت چه دلپذیر بود جوانی ام در این امید پیر شد نیامدی و تا ابد... برای من دیر شد ...
30 مرداد 1400

شهریور و غم بی پایان

شهریور همیشه غم داشت مثل دل من.... هر لحظه که میگذشت از او  برای من به تلخی بود دلگیری شهریور ها از پاییز هم سرد تر بود پاییز که می آمد  تلخی شهریور تمام میشد اینروز ها بدجور دلم هوای پاییز را کرده
30 مرداد 1400

شهریور و غم بی پایان

شهریور همیشه غم داشت مثل دل من.... هر لحظه که میگذشت از او برای من به تلخی بود دلگیری شهریور ها از پاییز هم سرد تر بود پاییز که می آمد تلخی شهریور تمام میشد اینروز ها بدجور دلم هوای پاییز را کرده
30 مرداد 1400

سلام

وبلاگ جدیدم را آغاز خواهم کرد ، لطفاً صبور باشید.😇
25 مرداد 1400

ماجرای امروز

من با پدرم اکثر اوقات میرم دوچرخه سواری حالا امروز از پدرم جلو زدم و رفتم تا در خونه دیدم بابام نیست😥😳 دوباره دور زدم دیدم تازه داره میاد باز زدم جلو دیدم نیست 😳 دیدم داره از پشت پارک میاد باز رفتم پشت پارک نبود😳 امروز کل شهرمون رو دور زدم 😅😅😅 ...
25 مرداد 1400

ماجرای امروز

من با پدرم اکثر اوقات میرم دوچرخه سواری حالا امروز از پدرم جلو زدم و رفتم تا در خونه دیدم بابام نیست😥😳 دوباره دور زدم دیدم تازه داره میاد باز زدم جلو دیدم نیست 😳 دیدم داره از پشت پارک میاد  باز رفتم پشت پارک نبود😳 امروز کل شهرمون رو دور زدم 😅😅😅 ...
25 مرداد 1400
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای سایه می باشد